رو به سوی خــــــدا | ||
|
« غدیر خم » در آخرین عمر پیامبر مراسم حجة الوداع ، با شکوه هر چه تمام تر در حضور پیامبر – صلی الله علیه وسلم – به پایان رسید ، قلبها در هاله ای از روحانیت فرو رفته بود . و لذت معنوی این عبادت بزرگ هنوز در ذائقه جان ها انعکاس داشت . روز پنج شنبه سال دهم هجرت بود ، حضرت رسول اکرم – صلی الله علیه واله وسلم – از مکه بیرون آمد و کلیه ی مسلمین (حجاج) با اوبودند تا به سرا شیبی کراع غدیر خم رسید جبرئیل نازل شد این آیه را آورد : «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» بی درنگ فرمان داد : شتر مرا بخوانیدورفتگان را خبردهید برگردند و عقب افتادگان شتاب کنند که امر مهمی باید ابلاغ کنم . به سلمان فرمود از تخته سنگها وحجاز شتر منبری ساختند ، حوالی ظهر بالای منبر رفت. هوا بسیار داغ بود. اعراب عبا بر پا می پیچیدند و در کنار تخته سنگها می نشستند. در این روز رسول اکرم (ص) قریب پنج ساعت توقف که سر ساعت بالای منبر بوده و قریب چند صد آیه از قرآن برای مردم خواند و 73 بار به خطاب معاشر الناس مردم را به سرنوشت خود متذکر فرمود و یک ساعت امیرالمومنین (ع) را سر دست خود گرفت. با تمام مشخصات به مردم معرفی کرد آنگاه فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. و این سرباز فداکار اسلام را وصی و خلیفه و امام و جانشین و اولی به تصرف در مردم معرفی فرمود. سپس فرمود:الا فلیبلغ الشاهد الغائب: و آگاه باشید، همه ی حاضران وظیفه دارند این خبر را به غایبان برسانند. خطبه پیامبر – صلی الله واله وسلم – به پایان رسید ، عرق از سر و روی پیامبر (ص) و علی – علیه السلام و مردم فرو می ریخت ، و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحی نازل شد و این آیه را بر پیامبر (ص) خواند (الیوم اکملت لکم اینکم واتمت علیکم نعمتی ...) ،«امروز آیین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم». حلیمه قلعه نوی طلبه پایه 5
[ چهارشنبه 89/9/3] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
|