رو به سوی خــــــدا | ||
|
اگر زن ومرد دارای اخلاق باشند،پس مساوی هستند باعدد یک=1
[ شنبه 90/2/10] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
[ شنبه 90/2/10] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
مرحوم استاد شهید مرتضی مطهری -رضوان الله علیه -مردی بود که علم وتقوا را با یکدیگر توام ساخت ورسیدن به این مدارج عالی کمال و پیمودن حقایق علمی برای آن مرد برزگ،در سایه تزکیه روح و طهارت قلب ممکن شد.زیرا (قران مجید)با صراحت کامل به آنها که تقوا ورزند ،وعده چراغ باطنی داده وبه آنها که در راه او تلاش می کنند ، هدایت را نوید داده است:(الذین جا هدوا فینا لنهدینهم سبلنا )شهید مطهری مردی فیلسوف و اهل چون وچرا بود. مردی که بر سر تمام ظواهر شرع پای بند بود. مردی که جهان را شناخته و به قول خودش فلسفه را چشیده و جهان بینی اسلامی را تا آنجا که پرش فکری یک انسان اجازه میدهد،تحلیل کرده بود. مردی که فلسفه را برای فلسفه نخوانده بود. به قول مثنوی،علم برای علم و بما هو علم برای انسان حجاب می شود و خطر ناک است. اما استاد،فلسفه را برای اینکه خود را کامل کند، می خواند.استاد شهید همیشه در سنگر دفاع از مکتب و ایدئو لوژی اسلامی و حفظ این ایدئولوژی از گرایش به شرق به غرب بود. اگر بخواهیم شخصیت مطهری را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوییم مطهری کسی بود که همیشه مدافع این عقیده بود که فرهنگ اسلام باید مستقل باشد و چون غنی ست، نیازی ندارد که ما با معیارهای شرق و غرب آن را توجیه کنیم.
تنها نه چراغ انجمن بودی تو مجتبی حائری(ویژه نامه اندیشه مطهر) [ شنبه 90/2/10] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
داغ دل مولا دوباره گشت تازه چهارده معصوم: ص322. شهادت حضرت فاطمه(س)را به تمام سوگواران آن حضرت تسلیت عرض می نماییم.
[ دوشنبه 90/2/5] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
علی (ع)خود به تنهایی فاطمه زهرا را غسل داد وکفن کرد وبه فرموده خود (علی(ع))فاطمه را در پیراهن او غسل دادم،او طاهر و مطهر بود،اورا عریان نساختم ،حنوط کردم اورا ،از حنوط باقیمانده پیغمبر که از بهشت آمده بود. ودر آخرین مرحله صدا زد ای فضه ، حسن وحسین وزینب وام کلثوم را خبرکن تا بار دیگر توشه از جمال مادر بگیرند.یتیمان ،خود را روی جنازه مادر انداختند.در این واقعه ای رخ داد که قلم از شرح و تحلیا آن عاجز و ناتوان است .قضیه ای که در حد خود عجیب است و از ماورای طبیعی نشات میگیرد.علی (ع) می فرماید:خدای را شاهد می گیرم ! همان طور که حسنین و زینبین (ع) روی مادر افتاده بودندو گریه می کردند ، نا گهان بند های کفن باز شد و فاطمه (ع)ناله کرد و دستهایش را کشیده از کفن بیرون آوردو حسن وحسین (ع)را به آرامی در آغوش کشید .در این موقع هاتفی از آسمان ندا داد :یا علی !فرزندان فاطمه را از جنازه مادر جدا کن ،فرشتگان آسمان به گریه در آمدن .دوست مشتاق دوست است . علی پیش آمد و بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد در حالی که به شدت اشک می ریخت .
چهارده معصوم:ص322.
[ دوشنبه 90/2/5] [ حکیمه جوین ]
[ گل نوشته های شما () ]
|