بهترین کد های جاوا حدیث موضوعی فرازهای از تاریخ پیامبر(ص) - رو به سوی خــــــدا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رو به سوی خــــــدا
قالب وبلاگ

 

 

 

 

 

                                     دوران جوانی پیامبر گرامی (ص)

در اینکه جوان قریش ?شجاع و دلیر ?نیرومند?و تندرست?صحیح وسالم بود؛جای گفتگو نیست .زیرا در محیط آزاد و دور از غوغای زندگی پرورش یافته بود?وخانواده ای که در میان آنها دیده به جهان گشود?همگی عنصر شهامت و شجاعت بودندوثروتی ?مانند ثروت خدیجه در اختیار داشت ?ووسائل خوشگذرانی از هر جهت برای اوآماده بود. ولی باید دید که او از این امکانات مادی چگونه استفاده کرد؟آیا بساط عیش و عشرت پهن نمود ومانند بسیاری از جوانان?در فکر اشباع غرائز خود برآمد؟ یا با این وسائل وامکانات? برنامه دیگری برگزید که از سراسر آن؛دورنمای زندگی پر از معنویت او هویدا بود؟تاریخ گواهی می دهد که او بسان مردان عاقل و کارآزموده زندگی می کرد .همیشه از خوشگذرانی و بیخبری گریزان بود.پیوسته بر سیما?آثار تفکر وتدبر داشت? و برای دوری از فساد اجتماع?گاهی مدتها در دامنه کوهها?میان غار?بساط زندگی راپهن می نمودودر آثار قدرت و صنع وجود به مطالعه می پرداخت.

عواطف جوانی او

در بازار مکه واقعه ای رخ داد که عواطف انسانی او را جریحه دار ساخت. دید قمار بازی ?مشغول قمار است واز بدی بخت ?شتر خود را باخت? خانه مسکونی خود را باخت ?کار به جایی رسید که ده سال از زندگی خود را نیز از دست داد. مشاهده این واقعه ?چنان جوان قریش را متاثر ساخت که نتوانست همان روز در شهر مکه بماند؛بلکه به کوههای اطراف پناه برد و پس از پاسی از شب به خانه بازگشت .او به راستی ?از دیدن این نوع مناظر غم انگیز و رقت بار?متاثر می گشت و از کمی عقل و شعور این طبقه گمراه ?در فکر و تعجب فرو می رفت.

خانه خدیجه ?پیش از آنکه با محمد (ص)ازدواج کند ?کعبه آمال و خانه امید مردم بینوا بود و پس از آنکه با جوان قریش ازدواج نمود ?کوچکترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.

امین قریش در کوه حراء

کوه حرا ? در شمال ((مکه ))قرار دارد. به فاصله نیم ساعت می توان به قله آن صعود نمود. ظاهر این کوه را تخته سنگهای سیاهی تشکیل می دهد و کوچکترین آثار حیات در آن دیده نمی شود. در نقطه شمالی آن?غاری است که انسان پس از عبور از میان سنگها می تواند به آن برسد? که ارتفاع آن به قدریک قامت انسان است و قسمتی از داخل غار با نور خورشید روشن می شود؛ و قسمتهای دیگر آن در تاریکی دائمی فرو رفته است.

ولی همین غار ?از آشنای صمیمی خود ?شاهد حوادثی است ؛که امروز هم مردم به عشق استماع این حوادث از زبان حال آن آغاز ?به سوی او می شتابند و با مردم به عشق استماع این حوادث از زبان حال آن غار? به سوی او می شتابند و با تحمل رنجهای فراوان ? خود را با آستانه آن می رسانند که از آن‌? سر گذشت غار نیز با زبان حال خود می گوید: این نقطه عبادتگاه ((عزیز قریش))است. او شبها و روزها ?پیش از آنکه به مقام رسالت برسد? در این جا بسر می برد.وی? این نقطه دور از غوغا را به منظور عبادت و پرستش انتخاب کرده بود. تمام ماه رمضانها را در این نقطه می گذارند? و در غیر این ماه گاه بی گاهی به آنجا پناه می برد و حتی همس عزیز او می دانست که هر موقع عزیز قریش به خانه نیاید ? به طور قطع در کوه ((حرا)) مشغول عبادت است ؛ هر موقع کسانی را دنبال او می فرستاد? او را در آن نقطه در حالت تفکر و عبادت پیدا می نمود. او پیش از آنکه به مقام نبوت برسد ؛ در باره دو موضوع بیشتر فکر می کرد:

 اول :او در ملکوت زمین و آسمانی به تفکر می پرداخت . در سیمای هر موجودی نور خدا ? قدرت خدا و علم خدا را مشاهده می کرد ? و از این طریق روزنه هایی از غیب به روی خود می گشود.

دوم:درباره وظیفه سنگینی که بر عهده او گذارده خواهد شد ?فکر می کرد.اصلاح جامعه در آن فساد وانحطاط در نظر او کار محالی نبود? ولی اجراء برنامه اصلاحی نیز خالی از رنج و مشقت نبود .از این لحاظ ?فساد زندگی مکیان ? وعیاشی ((قریش))را می دید ودر نحوه اصلاح آنان در فکر فرو می رفت .

از پرستش و خضوع مردم در برابر بتان بی روح و بی اراده متاثر بود وآثار ناراحتی در چهره او نمایان می شد‌?ولی از آنجا که مامور به باز گویی حقایق نبود ? از بازداری مردم خودداری می فرمود.

                                                                         استاد جعفر سبحانی

 


[ پنج شنبه 88/12/6] [ حکیمه جوین ] [ گل نوشته های شما () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب

کد حرکت متن دنبال موس